پادشاه عمان در سفر به ایران به دنبال چیست؟
تاریخ انتشار: ۷ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۴۴۰۵۸
سفر سلطان عمان به عنوان یک میانجیگر قهار و پیامآور صلح به ایران، توجه تحلیلگران و ناظران امور منطقه و بینالملل را به شدت به خود مشغول کرده است.
به گزارش مشرق، سه روز قبل بود که دیوان سلطانی عمان در بیانیهای اعلام کرد: در راستای تقویت دوستی میان سلطان نشین عمان و جمهوری اسلامی ایران و در راستای تحکیم روابط شاخص و حسن همجواری و در راستای پاسخ به دعوت ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران، به یاری خداوند، سلطان سفری دو روزه به ایران خواهد داشت که از روز یکشنبه ۲۸ ماه مه سال ۲۰۲۳ خواهد بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این سفر هیثم بن طارق سلطان عمان را هیئت عالی رتبه شامل؛ شهاب بن طارق آل سعید معاون نخست وزیر در امور دفاعی، خالد بن هلال البوسعیدی وزیر امور درباره سلطانی، سرلشکر سلطان بن محمد النعمانی وزیر دربار، بدر بن حمد البوسعیدی وزیر خارجه، سلطان بن سالم الحبسی وزیر دارایی، حمد بن سعید العوفی رئیس دفتر، عبدالسلام بن محمد المرشدی رئیس نهاد سرمایه گذاری عمان، قیس بن محمد الیوسف وزیر بازرگانی و صنایع، سالم بن ناصر العوفی وزیر انرژی و معادن، دریادار عبدالله بن خمیس الرئیسی رئیس ستاد نیروهای مسلح و ابراهیم بن احمد المعینی سفیر عمان در ایران، همراهی میکنند.
مروری بر تاریخچه روابط ایران و عمان
ایران در میان ۶ کشور ساحلی جنوب خلیج فارس، بهترین و نزدیکترین روابط را با سلطان نشین عمان دارد. روابط جمهوری اسلامی ایران و عمان به لحاظ همسایگی و اشراف هر دو کشور بر تنگه راهبردی هرمز و نیز مشترکات فرهنگی و دینی و پیشینه تاریخی از اهمیت خاصی برخوردار است.
هم در دورههای قبل از انقلاب اسلامی و هم در مراحل مختلف بعد از انقلاب دو کشور از گسترش روابط استقبال کرده و مسئله خاصی که روابط دوجانبه را دچار بحران کند وجود نداشته است.
در قبل از انقلاب، اعزام نیروهای نظامی ایران به عمان برای حمایت از حکومت سلطان قابوس در جنگ ظفار و مقابله با جداییطلبان، موجب حفظ یکپارچگی عمان شد. عملیات نظامی ارتش ایران در جنگ ظفار در تغییر وضعیت به سود پادشاهی عمان و سرکوب مخالفان نقش پررنگی داشت.
روابط جمهوری اسلامی ایران و عمان از زمان تأسیس نظام جمهوری اسلامی ایران شاهد سه دوره رکود اولیه، بازسازی و دوره تحکیم و توسعه بوده است.
روابطی ممتاز
روابط ایران و عمان را میتوان الگوی ایده آلی از روابط منطقهای دانست دو کشور چه در دوره قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی روابط خود را حتی در اوج قطببندیهای منطقهای حفظ کردند. روابط ایران و عمان تنها محدود به همسایگی نیست، بلکه علایق و اشتراکات عمیق دینی و اعتقادی این دو ملت قرنها با یکدیگر پیوند خورده است.
جمهوری اسلامی ایران و سلطنت عمان از سالهای دور روابط پایدار و خوبی با یکدیگر داشته و این برخلاف مناسبات با سایر کشورهای منطقه تحتالشعاع مسائل گذرا نبوده و همواره از مرحلهای به مرحله بهتر ارتقا یافته است.
در میان کشورهای منطقه، عمان تقریباً جزو معدود کشورهایی در منطقه خلیج فارس است که در دههای گذشته، نقطه سیاهی در رابطه با ایران نداشته، بلکه ارتباط تهران و مسقط همواره رو به توسعه بوده است.
میانجیگری موفق و خاموش
از عمانیها به عنوان میانجی گرانی خاموش یا ساکت نام برده میشود. پادشاهی عمان جایگاه و نقش منطقهای ایران را عامل توازن و تعادل در منطقه تعبیر کرده و در توسعه روابط خود با ایران پایدار است. همسایگی ایران و عمان در تنگه هرمز و اهمیت ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی این تنگه، بسیار مهم است. طی سالهای اخیر روابط دو جانبه ایران و عمان در بُعد سیاسی مطلوب و دال بر همکاری متقابل بوده است.
سالهاست سلطان نشین عمان با دیپلماسی مبتنی بر صلح و گرایش به بی طرفی، به عنوان یک میانجی گر در منطقه شناخته میشود. عمان توانسته است، به رغم قرار داشتن در یک منطقه جغرافیایی حساس و پرتنش، دههها دور از جدال و بحران باقی بماند و حتی بارها نقش میانجی را برای همسایگان خود بازی کرده است.
مسقط از سال ۱۳۸۶ نه تنها در مذاکرات مربوط به زندانیان غیر ایرانی مانند ۱۲ ملوان بریتانیایی و سه کوهنورد آمریکایی نقشآفرینی کرد بلکه در چندین مورد باعث شد تا زندانیان ایرانی در دیگر کشورها هم آزاد شوند.
در سالهای اخیر نیز همواره از عمان به عنوان یکی از میانجیهای اصلی میان غرب و جمهوری اسلامی، نام برده شده است. در تازهترین مورد روز جمعه، بلژیک و ایران با میانجیگری عمان به یک توافق برای تبادل زندانیهایشان رسیدند. بر اساس این توافق، اسدالله اسدی از دیپلماتهای ارشد جمهوری اسلامی ایران در سفارت کشورمان در اتریش، در بلژیک به زندان محکوم و در یکی از زندانهای این کشور در حال سپری کردن مجازات ۲۰ سال حبس بود، با میانجیگری مسقط به کشور بازگشت.
نقش عمان در نزدیک کردن دیدگاههای ایران و مصر
بشیر عبدالفتاح کارشناس مرکز مطالعات سیاسی و راهبردی الاهرام آورده است: سلطان نشین عمان تنها کشور عربی است که روابطش را با مصر پس از توافق صلح با اسرائیل قطع نکرد. عمان روابطش را از دیرزمانی حفظ کرده است و این خصوصیت روابط میان دو کشور است..
وی افزود: عمان به میانجیگری بین ایران و چند کشور عربی و بین ایران و آمریکا عادت دارد و در نتیجه بعید نیست که سفر سلطان عمان به مصر شامل یک سفر ویژه برای عمق بخشیدن به همگرایی میان قاهره و تهران، بخصوص پس از اعلام سفر روز یکشنبه سلطان عمان به تهران باشد عمان به میانجیگری بین ایران و چند کشور عربی و بین ایران و آمریکا عادت دارد.
وی افزود: همگرایی ایران با کشورهای عربی از قبل با میانجیگری چین بین ایران و عربستان، ایران، امارات و مصر آغاز شد و این همگرایی شروع شده و ادامه خواهد داشت، به ویژه آنکه کشورهای منطقه درک کردهاند که طرفهای دیگری از این اختلافات سود میبرند که این بر اهمیت تمرکز بر گفتگو و تفاهم بیش از برخورد و درگیری تأکید میکند.
سفری مهم با زوایای پنهان
سوالی که در روزهای گذشته ذهن تحلیلگران امور را به خود مشغول کرده، این است که آیا یکی از مهمترین محورهای رایزنی سلطان عمان در تهران با مقامات عالی رتبه کشورمان، مساله هستهای ایران خواهد بود؟ آیا هیثم بن طارق حامل پیامهایی از غرب و به ویژه آمریکا برای ایران است و به دنبال گشودن گره روند احیای توافق برجام است؟ آیا سلطان عمان به دنبال میانجیگری میان ایران و آمریکاست؟
قدر مسلم آن است که سفر شخص سلطان به ایران حکایت از اهمیت موضوعات مورد رایزنی است زیرا اگر موضوع عادی مطرح بود، بدون تردید مجاری دیپلماتیک آسانتری هم نیز وجود داشت. بن طارق تلاش دارد که از تمامی پتانسیل در دسترس خود بهره گیرد. این سفر در بحبوحه همگرایی در منطقه رخ میدهد. روندی که با توافق ریاض و تهران آغاز و در ادامه با تقویت روابط ایران و امارات همراه بوده است و بحثهایی هم در محافل رسانهای درباره بهبود روابط ایران با مصر مطرح است.
عمان مدتهاست که سیاست منحصر به فردی دارد و آن پرهیز از اقدام نمایشی است. عمان خاموش و بی صدا عمل میکند و تا به سرانجام رساندن میانجیگری به پیش میرود. نقش عمان در توافقات مهم و مواضع بین المللی بر همگان مشهود است. سفر اخیر سلطان عمان به مصر در راستای سیاست صفر اختلافات میان کشورها رخ داد. جایگاهی که عمان نزد قاهره دارد سبب میشود که نقش مثبتی در منطقه و احیای روابط میان قاهره و تهران ایفا کند.
امضای چندین یادداشت تفاهم و برنامه همکاری میان ایران و عمان و افزایش چشمگیر حجم مبادلات میان دو کشور، نشان از روابط شاخص میان ایران و عمان است و این قدرت بالایی به مسقط برای میانجیگری میان تهران و پایتختهای عربی و غیرعربی میدهد.
سلطان هیثم جای پای سلطان قابوس فقید گذاشته است و به عنوان ارمغان آورنده صلح و میانجی گر توانا عمل میکند. هنری که سلطان هیثم مانند سلطان قابوس فقید دارد، میانجیگری موفق، کاهش تنش و تقویت ثبات در منطقه از طریق برقراری روابط حسنه با همه طرفها و باز کردن گرههای کور روابط میان کشورهاست.
منبع: مهرمنبع: مشرق
کلیدواژه: انتخابات ترکیه قیمت ایران عمان سفر سلطان عمان تنگه هرمز عربستان خلیج فارس ریاض امارات اسرائیل اسدالله اسدی ارتش ایران هیثم بن طارق جدایی طلبان جمهوری اسلامی انقلاب آمریکا برجام پادشاه عمان خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت جمهوری اسلامی ایران سلطان نشین عمان سلطان عمان روابط ایران ایران و عمان بین ایران میانجی گری بن طارق دو کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۴۴۰۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
روزنامه هم میهن نوشت: در پی درگیری نظامی اخیر میان ایران و اسرائیل، پس از هدف قرار گرفتن کنسولگری ایران در دمشق و پاسخ نظامی ایران به این اقدام و اقدام نظامی بعدی در اصفهان که به اسرائیل منتسب شد، به نظر میرسد که وضعیت درگیری مستقیم نظامی بین دو کشور پایان یافتهاست.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان پس از فاز نظامی، اکنون نوبت به فاز دیپلماسی رسیدهاست تا جمهوری اسلامی بتواند ضمن بهرهبرداری از نمایش قدرت خود در منطقه، جلوی آسیب رسیدن به منافع کشور و افزایش فشارهای بینالمللی را بگیرد.
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در این شرایط دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید بهشدت فعالتر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، بهدنبال خنثی کردن تلاشهای حامیان اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد. این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شدهاست که استمرار تحریمهای گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.
در ادامه متن کامل گفتوگوی «هممیهن» را با سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون پیشین وزارت امور خارجه مطالعه میکنید.
*به نظر میرسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیدهاست. فکر میکنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟شرایط بهگونهای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفتهاست. الان شرایطی پدید آمدهاست که باید فعالیتهای جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف آغاز شود. حامیان اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی میکنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.
این کشورها و نهادها بههیچوجه نگران حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق نبودند، اما حالا بهگونهای رفتار میکنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شدهاست. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده و این کشورها قصد دارند بهدنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشتهباشیم تا بتوانیم اقدامهایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.
در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطلمانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حلوفصل نشود، ما از تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.
*فکر میکنید با تحولات اخیر آیا آمریکاییها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکاییها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شدهاست که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیدهنشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.
در این زمینه به نظر میرسد که انگیزههای ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقهای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفتوگو در این مورد فرا نرسیدهباشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.
الان اولویتهای مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شدهاست و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرفهای باقیمانده در برجام برای اجرای احکام معطلمانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.
برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیتهای دیپلماتهای باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هستهای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.
*ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفانالاقصی و جنگ غزه چیست؟این سوال خیلی کلی است و نمیتوان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بینالمللی کشور را در همه حوزهها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.
در عین حال باید در حوزههای دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانهتر عمل کند. مهمترین مسئله این است که باید از این محدودیتهایی که برای سیاست خارجی ایجاد شدهاست، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.
اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرتهای دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینهها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.
*بعضی از کارشناسان معتقدند که بعد از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل ممکن است این تصور در بین کشورهای همسایه بهخصوص کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس ایجاد شود که قدرت نظامی و قدرت موشکی و پهپادی ایران را تهدیدی برای خودشان تلقی کنند. فکر میکنید آیا ممکن است بتوان سازوکاری ایجاد کرد که به این کشورها نشان داد ایران تهدیدی برای کشورهای همسایه و منطقه محسوب نمیشود؟بخشی از این تصورات ناشی از تبلیغات است. کشورهای منطقه به خوبی میدانند که تاریخ ایران نشان دادهاست که ایران هرگز در سدههای اخیر تهاجمی وارد یک درگیری و بحران نشدهاست. ایران اگر مورد حمله نظامی واقع شدهباشد از خود دفاع میکند، این موضوع را در قضیه عراق شاهد بودیم و اخیراً هم در مقابل تعرض نظامی اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق مشاهده کردیم. ولی ایران هرگز تهدیدی برای همسایگانش نبوده است. ایران همواره دعوت کردهاست که سازوکار امنیتی مشترکی برای تضمین امنیت کشورهای همسایه ایجاد شود.
الان هم دستگاه دیپلماسی ایران باید فعالتر از گذشته تلاش کند تا به همسایگان نشان دهد که اگر ایران یک نیروی نظامی قوی دارد، اگر توان موشکی و پهپادی دارد، این ظرفیتها میتواند در راستای تامین امنیت منطقه به کار رود. این تز کلی ایران که امنیت منطقه باید توسط کشورهای منطقه تامین شود، میشود با دیپلماسی فعال و تعامل با کشورهای همسایه و دولتهای جنوب خلیجفارس، آنها را به این نتیجه برسانیم که باید سازوکار امنیت جمعی در منطقه ایجاد شود و آنها را قانع کنیم که نیازی به حضور نیروهای خارج از منطقه نیست و کشورها خودشان میتوانند امنیت منطقه را تامین کنند.
*در منطقه غرب آسیا ایران و اسرائیل چهار دهه است که با هم خصومت دارند. این منازعه برای نخستین بار در طول هفتههای گذشته ماهیت مستقیم و رودررو پیدا کرد. فکر میکنید آیا امکان تکرار این منازعه مستقیم و تبدیل شدن آن به یک جنگ تمامعیار وجود داشتهباشد؟آینده منازعه ایران و اسرائیل بستگی به عملکرد طرف مقابل دارد. ایران در سالهای اخیر و بهویژه پس از آغاز جنگ غزه نشان دادهبود که صبر استراتژیک در پیش گرفتهاست. اسرائیل به شیوهای عمل کرد که ایران استراتژیاش را کنار گذاشت و وادار کرد وارد حالت تهاجمی شود. اگر اسرائیل اشتباه قبلی خود را تکرار کند، طبیعی است که مورد حمله ایران واقع خواهد شد. به اعتقاد من آینده این رویارویی کاملاً به عملکرد طرف مقابل بستگی دارد.
*عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلیها نسبت به عملکردشان در آینده محتاطتر شوند؟بسیار مؤثر بود. اسرائیلیها باور نمیکردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کردهبود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمکهای گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار میدادند.
قدرتهای جهانی پذیرفتهبودند که موجودیت اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویتهای اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شدهبود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاهویکم آمریکا یاد میشد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشکهای عراق به سمت اسرائیل، هیچ حملهای به اسرائیل نشدهبود و اسرائیل تصور میکرد که سازوکار بازدارندگیاش صددرصد موفق بودهاست.
برای کل قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکا جا افتادهبود که اسرائیل باید از لحاظ نظامی و بهخصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قویتر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاشها بیفایده بوده و اسرائیل ضربهپذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.
*مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشکها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیلگران این موضوع را مطرح کردهاند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقهای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیکتر شدهاند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟منازعهای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیتهای کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشکهای ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشاندهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بیاثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.
بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.
ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمیتوان پیشبینی کرد؛ بهخصوص اینکه کشورهای منطقه هم میدانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها همسرنوشت کنند. همانگونه که در سالهای گذشته مشاهده کردهایم، همه سیاستهای آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.
*بعد از آغاز جنگ غزه گفته میشد که عربستان از فرآیند عادیسازی روابط با اسرائیل دور شدهاست. با توجه به تحولاتی که در ۶ ماه گذشته رخ دادهاست، تصور میکنید ریاض تا چه اندازه امکان دارد به فرآیند عادیسازی با اسرائیل بازگردد؟تجدید رابطه ایران با عربستان نشاندهنده تغییراتی در سیاست خارجی ریاض بود. از طرف دیگر برخی واکنشهایی که حکومت عربستان سعودی نسبت به عملکرد آمریکا نشان داد، مشخص کرد که سران این کشور دیگر مانند گذشته به صورت صددرصد پیرو آمریکا نیستند. در عربستان تصور غلطی ایجاد شدهبود که اگر این کشور دنبال توسعه اقتصادی و فناوری است، باید با اسرائیل که یک قدرت اثرگذار در آمریکا و کشورهای غربی محسوب میشود، رابطهای دوستانه برقرار کند. اما فکر میکنم ریاض اکنون به این نتیجه رسیدهاست که تحلیلی که در گذشته داشتند، درست نبوده و میتوانند بدون رابطه با اسرائیل توسعه اقتصادی داشتهباشند و میتوانند مطمئن باشند که کشورهای منطقه ظرفیت کافی برای تامین امنیت منطقه دارند.
نکته بسیار مهم این است که افکار عمومی کشورهای عربی به صورت جدی با توسعه روابط با اسرائیل مخالف هستند. مردم عرب و مردم مسلمان با اسرائیل مخالف هستند و حاضر به پذیرش این رژیم نیستند. این دولتهای عربی هستند که به سمت عادیسازی روابط با اسرائیل حرکت میکنند. با توجه به وقایعی که در شش ماه گذشته رخ داد و جنایاتی که اسرائیل در غزه مرتکب شد، قتلعام بیش از ۳۴ هزار نفر که اکثریت آنها کودکان و زنان هستند، گورهای دستجمعی که در بیمارستانها کشف میشوند، بمباران مدارس، بیمارستانها و خانههای شخصی و قحطی گسترده در غزه؛ همهی اینها باعث شدهاست که زمینه عادیسازی روابط با اسرائیل در کشورهای عربی، دستکم در افکار عمومی کاملاً از بین برود.
اگر دولتهای عربی دستکم تا زمانی که جنگ غزه در خاطره ملتها زنده است بخواهند اقدامی در راستای عادیسازی روابط و دوستی با اسرائیل انجام دهند، درون کشورهایشان با افکار عمومی دچار مشکل خواهند شد. احتمال اینکه فرآیند عادیسازی روابط با اسرائیل ادامه پیدا کند، بسیار کمتر از گذشته شدهاست.
*بعد از پاسخ ایران به اسرائیل، رئیسجمهور آمریکا گفت که میخواهد جبهه متحدی را برای فشار و تحریم علیه ایران ایجاد کند. در نشست سران گروه ۷ و وزرای خارجه اتحادیه اروپا هم شاهد بودیم که دولتهای غربی تصمیم خود را برای توسعه دایره تحریمها علیه ایران اعلام کردند. چه کاری از دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از توسعه و افزایش تحریمها بر میآید؟من باید یک نکته را تذکر بدهم. تمام شعارهای انساندوستانه و بشردوستانهای که غربیها مطرح میکنند و آن را ناشی از ایدئولوژی لیبرالیسم میدانند، شعارهایی مثل آزادی، دموکراسی، حقوقبشر، رعایت حقوق زنان و کودکان، عدم استفاده از خشونت، حل اختلافهای بینالمللی بر مبنای دیپلماسی، نظم جهانی مبتنی بر قانون و امثال اینها، همه این شعارها وقتی نوبت به اسرائیل میرسد، از یاد برده میشود.
جنایتی نمانده است که اسرائیل انجام ندادهباشد و کشورهای غربی بهرغم همه شعارهایشان به آن بیتوجهی نکردهباشند. اسرائیل کل منطقه غزه را شش ماه است که مستمراً هوایی و زمینی بمباران میکند و نسلکشی گستردهای را آغاز کردهاست. در این شرایط کشورهای غربی همچنان از اسرائیل حمایت میکنند. یعنی تمام ادعاهایی که در مورد حقوق بشر و دموکراسی مطرح میکنند، دروغ است.
من فکر میکنم بیش از اینکه اسرائیل در این جنگ شکست خورده باشد، فرهنگ و ایدئولوژی غرب شکست خورده است و نشان داده تمام حرفهایی که میزنند، دروغ است و واقعیت ندارد. یکی از نتایج مهم جنگ غزه و بحرانی که بین ایران و اسرائیل پدید آمد، شکست ادعاهای بشردوستانه غرب بود. وقتی اسرائیل مرکز دیپلماتیک ایران را هدف قرار داد، هیچ واکنشی نشان ندادند، اما وقتی ایران به جنایت اسرائیل عکسالعمل نشان داد، شروع میکنند به محکوم کردن و افزایش فشار و تحریم.
اینها استانداردهای دوگانهای است که در قبال کشورها دارند. در قبال این نوع عملکرد، ایران باید تمام تلاشاش را به کار بگیرد تا این رویه را متوقف کند و اجازه ندهد که میان کشورهایی که قصد دارند در همراهی با اسرائیل، ایران را تحت فشار قرار دهند، اجماع ایجاد شود. ایران باید به صورت جدی وارد فعالیت شود و با کشورهای منطقه و جهان وارد مذاکره شود. احیای برجام قطعاً یکی از بهترین راههای مقابله با افزایش فشار بینالمللی است. ایران باید از منحصر کردن سیاست خارجی به چین و روسیه دست بکشد و بعد فعالیت سیاست خارجیاش را گسترش دهد.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: کیهان علیه برجام و FATF / این همه موفقیت را نمی بینید یا نمی خواهید ببینید؟! قوانين و محدوديتهاي" FATF " كاغذ پاره نيست